| تاریخ: 3 اردیبهشت 1404؛ کافه فیلم
آکیرا کوروساوا را میتوان صاحب میراث کهن اندیشه و احساس شاعرانه ژاپنی دانست. او نه فقط حماسه سرای سینما بلکه به بیانی دقیقتر شاعر سینماست.
در هفتهای که گذشت، کافه فیلم میزبان یکی از مهم ترین آثار کارنامه کوروساوا، هفت سامورایی بود. پانزدهمین فیلم او و شاید اثری که بیش از هرچیز دیگری با آن کوروساوا را میشناسند. پیش از این در کافه فیلم ریش قرمز، آشوب و کاگه موشا از کوروساوا به نمایش درآمده بود و این بار با کوچ فصل سرما دوباره امکان پخش آثار بلند سینمایی فراهم شد. با توجه به زمان اکران فیلم (بازه عصر) در محلی که کانون جذب سفر نیز میباشد، جمعیت قابل توجهی برای تماشا اثر در جلسه نقد و نمایش حضور به عمل آوردند. فرایند نمایش فیلم نیز بدون هیچ اشکالی و با اختصاص وقفه پانزده دقیقهای (میان پرده فیلم) صورت گرفت. تنها اینکه، وضعیت هوا در مقاطعی از جلسه نقد دگرگون شد و دقایقی با بارش قطرات باران (به خوبی) سپری شد.
در این جلسه ابتدا، تماشاچیان نظراتشان را درباره فیلم گفتند و سپس مسعود فراستی پس از شنیدن تمامی نکات، صحبتهای خود را آغاز کرد. او در نخستین جملات خود دربارهی منحصر به فرد بودن هفت سامورایی گفت و اضافه کرد؛ «هرچند که اثر ما را به یاد جان فورد میاندازد، بخصوص جویندگان اما کوروساواست و جهان خودش را برپا میکند.»
فراستی در ادامه گفت: «یکی از مهم ترین کاراکترهای فیلم، سامورایی اول (شیمورا) است که اگر انقدر درست در نیامده بود، فیلم به استواری حالا نبود. به عبارتی این کاراکتر نخ تسبیح اثر است.»
او در ادامه درباره تجربهی جدید خود از تماشای هفت سامورایی گفت؛ «یکی از لحظاتی که اذیت شدم و بنظرم کوروساوا نامردی کرد، زمان مرگ سامورایی بینظیر – ساکت (کبوزو /جنگجوی اصلی ) بود، که خیلی سریع ازش گذشت. از طرفی این از قدرت فیلم میاد که سانتیمانتال نمیشه، اما بنظرم جای داشت یک نمای مدیوم از او ببینیم.» (با خنده، کوروساوا خسیس بازی درآورد)
فراستی در ادامه صحبتهای خود نکتهای درباره طولانی بودن فیلم گفت و یکی از علل موفقیت فیلم در بیش از 3 ساعت. «کاراکتر توشیرو میفونه تماشای مدت زمان طولانی فیلم را برایمان سادهتر میکند. در صورت حذف او مشاهده اثر دشوار میبود.»
به باور مسعود فراستی، احتمال اگزوتیک شدن فیلم نیز وجود دارد؛ «بخشهایی از فیلم که فقر زندگی کشاورزها نشان میده، یکی دوتا پلان شاید هم بیشتر، مردم فقیر را گریان و نالان نشون میده که ضرورت داستانی هم نداره. با اینکه کوراساوا کشاورزانرو میشناشه و میدونه که خرد بورژوازی پاروی زمین (محصول) چه قدر موجودِ عجیبه!»
او با شوخی گفت: بیجهت نیست که مارکس سراغ کشاورزان نمیره، سراغ کارگران میره»، که با خندهی حضار همراه شد.
فراستی در بخش دیگر از صبحتهایش درباره اهمیت و قدرت دوربین کوروساوا گفت؛ «دوربین و تدوین باورنکردنی است. میزان تحرک این دوربین را هیچ فیلمسازی نداره. فیلم تماما حرکته و کوروساوا خوب حرکت یاد گرفته، که اساساً هم از فرهنگ ژاپن میاد نه جای دیگه. اِلمانهای طبیعت باد، آتش و… حرکتهای دوربین کورساوا از فهم باد میاد.»
در این جلسه، مخالفت جدیای با فیلم مطرح نشد و افراد نظرات خود را عمدتاً به اختصار بیان کردند. در چند مورد نیز پرسش مطرح میشد که از طرف گرداننده پاسخ داده میشد. نظرات تماشاچیان در اکثر زمینهها پیرامون متن اثر بود و بعضاً تکرار در صحبتها وجود داشت.
فراستی در بخشی از صحبتهای پایانی خود، هفت سامورایی را فیلمی فروتن (همانند ذات ساموراییها) توصیف کرد و گفت: «فیلم آدم را به آدم بودن بدون اینکه مستقیم و حتی غیر مستقیم بگه تشویق میکنه. باید در فرصت دیگر دوباره فیلم را ببینیم، پاز (مکث) کنیم و لذت ببریم. درود بر کوروساوا!»
جلسه نقد هفت سامورایی در کافه فیلم کمی بیش از شصت دقیقه به طول انجامید. شکل برگزاری نقد در جلسه را میتوان نقد تاخیری یا نقد باز نامید. تاخیر از آن جهت که فاصلهای بین اضهارنظر حضار و پاسخ دهنده به وجود میآید و بخشی از صحبتها بی پاسخ باقی میماند. بخصوص آنکه برخی از حضار به دنبال صحت سنجی نظرات خود نیز هستند. از طرفی نقد باز (شیوه متداول نقد در کافه فیلم) این اجازه را نمیدهد که گفتگو از مرحله واکنش اولیه جلوتر برود. صرفا نکات خوبی چه از طرف پاسخ دهنده یا حضار مطرح میشود اما مکث و تامل که زمینه یادگیری و دریافت است، عمدتاُ شکل نمیگیرد.