لطفا شکیبا باشید ...
صفحه اصلی > نقد > یادداشت > : «در حکم ورود به جهان فلسفه» | معرفی کتاب الفبای فلسفه

«در حکم ورود به جهان فلسفه» | معرفی کتاب الفبای فلسفه

| «در حکم ورود به جهان فلسفه»

| معرفی کتاب «الفبای فلسفه» نوشتۀ نایجل واربرتون

| نویسنده: امیر میرزائی

واژۀ «فلسفه» برای بسیاری از افراد یادآور امری مبهم، پیچیده، و ترسناک است. این امر تا جایی‌­ست که آن‌­ها سعی می‌کنند از فلسفه فاصله گرفته و حتی ذره‌­ای به آن نزدیک نشوند. کتاب «الفبای فلسفه» برای این دست از مخاطبان مفید واقع می‌­شود. این کتاب در نسبت میان فلسفه و مخاطب معنا پیدا می‌­کند. کتاب این قابلیت را دارد که سدِ میان عامه و فلسفه را بشکند و این مانع را از میان بردارد.

نایجل واربرتون به عنوان نویسندۀ کتاب «الفبای فلسفه» چنان ساده و روان امهات و مسائل مهم فلسفه را گرد آورده و آن را توضیح داده که حقیقتاً تحسین‌­برانگیز است. «الفبای فلسفه» شامل چند موضوعِ کلیِ مهم است. هر یک از فصول کتاب نیز به یک موضوع می‌­پردازد. این موضوعات از این قرارند: خدا، درست و نادرست (اخلاق)، سیاست، جهان خارج، علم، ذهن، هنر.

قطعاً هر یک از ما لااقل یک بار با پرسش‌­های عمیقِ جدی مواجه شده­‌ایم. منظور از مواجهه الزاماً مواجهۀ فلسفی یک فرد با فردی دیگر نیست که به دیالوگ، بحث و حتی مخالفت منجر شود. چه بسا بسیاری از پرسش­‌های کلان، عمیق و جدی را خودمان از خودمان پرسیده باشیم. منتها تفاوت این دست پرسش­‌ها با پرسش‌­های روزمره بسیار جدی است. این مباحث آن­قدر جدی­‌اند که نمی‌­توان فوراً پاسخ سرراست و قطعی‌­ای به آن‌­ها داد (مقایسه کنیم با یک پرسش روزمره: مثلاً وقتی به دنبال آدرس جایی هستیم، با پرسش از یک عابر در خیابان پاسخ فوری، قطعی و مشخصی دریافت می‌کنیم). کتاب حاضر قرار نیست پاسخ قطعی و نهایی‌­ای باشد برای پرسش­‌های موجود. چنین نگاهی به فلسفه و کتب فلسفی نه‌­تنها توقعی بیجا است، بلکه به‌­نوعی ساده­‌انگاری پرسش­‌های عمیقی‌­ست که با بشر بوده، هست و خواهد بود: پرسش­‌هایی از قبیل مبدأ و مقصد بشر، وجود یا نبود خداوند، چیستی مفاهیم مهم انسانی از قبیل عدالت، آزادی و … . با خواندن «الفبای فلسفه» قدم در جهانی وسیع و عمیق می­‌گذاریم. گویی کوشش می­‌کنیم از غارِ تاریکِ جهل خارج شده و به سمت نورِ آگاهی حرکت کنیم. اگر به جلد کتاب توجه کنیم، دقیقاً با چنین مفهومی روبرو می‌­شویم. در جلد کتاب فردی را می‌­بینیم که به ما پشت کرده و رو به سوی روشنایی -استعاره از آگاهی- دارد. این تصویر ما را به یاد تمثیل غار افلاطون نیز می­‌اندازد.

«الفبای فلسفه» به منظور روشن‌­شدن مفاهیم فلسفی ابتدا آن را توضیح می‌­دهد و سپس نقدهای وارده بر آن را ذکر می‌کند. این روش در مقایسه با توضیح صِرف مفاهیم فلسفی مزیتی دارد. در این روش، مخاطب درگیری بیشتری با مسائل مطرح­‌شده پیدا می‌­کند و همین امر نوعی ورود ابتدایی به عرصۀ منطق و تمرین استدلال‌­ورزی است. همچنین ذهن مخاطب را به نحو نقادانه‌­ای پرورش می‌­دهد.

همان‌­طور که اشاره شد، کتاب «الفبای فلسفه» شامل موضوعات متعددی است. از آنجایی که تمرکز عمدۀ سایت «پرسپکتیو» بر هنر است، بخشی را که در کتاب به هنر اختصاص دارد، بررسی می‌­کنیم و تلاش می‌­کنیم آن را توضیح دهیم.

شاید اولین و اساسی‌­ترین پرسش در خصوص هنر این باشد که «هنر چیست؟» کتاب حاضر بحثش در خصوص هنر را با همین پرسش آغاز می‌­کند. یکی از دیدگاه‌­ها در خصوص تعریف هنر از این قرار است:

کتاب از نظریۀ فرم معنادار سخن می­‌گوید. اگر بپرسیم فرم معنادار چیست، در پاسخ به متن کتاب رجوع می­‌کنیم: «نظریۀ فرم معنادار در اوایل قرن بیستم رواج پیدا کرد، و علی‌­اللخصوص با نام کلایو بل، منتقد هنری. این نظریه از این فرض ابتدا می­‌کند که آثار هنری اصیل جملگی احساسی زیبایی‌­شناسانه در بیننده، شنونده یا خواننده پدید می‌­آورند… آثار هنری اصیل جلمگی کیفیتی را به اشتراک دارند که به فرم معنادار معروف است. فرم معنادار نسبتی معین بین اجزاست -ویژگی‌­های ممیزِ ساختار اثر هنری و نه مادۀ آن… فرم معنادار کیفیتی تعریف‌­ناپذیر است که منتقدان حساس می­‌توانند به صرافت طبع، آن را در اثر هنری تشخیص دهند.» (صفحات 217 و 218)

بند فوق یکی از دیدگاه‌­هایی را که در فلسفۀ هنر از آن بحث می‌­شود، مطرح می‌­کند. این دیدگاه مانند هر دیدگاه دیگری قائلین -موافقان- و مخالفانی دارد. در ادامۀ متن نقدهایی به این دیدگاه مطرح می‌­شود که ما از بیان آن صرف‌­نظر می­‌کنیم. به طور خلاصه کتاب مورد نظر از آنجایی که کاملاً روان نوشته شده و به طور جدی به ویژگیِ همه‌­فهمیِ متن توجه شده، قدمِ رو به جلویی‌­ست به منظور ورود به جهان گستردۀ فلسفه. انتشار چنین آثاری می‌تواند جامعه را به لحاظ فکری و استدلالی اعتلا دهد و امید است که با وجود آثاری از این دست بیشتر بدانیم. باشد که به جای عقب­‌نشینی در برابر فلسفه، ابتدا استوار بر سر جایی که هستیم، بایستیم و سپس تلاش کنیم کمی قدم جلو بگذاریم.

تاریخ: 23 فروردین 1404

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید